باور چیست ؟

باور چیست ؟

تا قبل از سال ۱۹۵۴، باوری عمومی وجود داشت که « انسان هرگز نمی تواند یک مایل را در کمتر از چهار دقیقه بدود »

( حتی برداشت پزشکی نیز بر این باور بود که اساساً توانایی، ظرفیت و فیزیولوژی بدن انسان طوری است که  نمی تواند یک مایل را در کمتر از ۴ دقیقه بدود). این باور اینقدر عمومیت یافت و فراگیر شد که هیچ دونده ایی سعی نکرد این رکوزد را بشکند، زیرا غیرمکن بود. با این حال دونده ای به نام « راجر بنستر » توانست در حضور ۳۰۰۰ تماشاگر این رکورد را بشکند. با این کار، باور ذهنی دیگر دونده ها نسبت به شکستن این رکورد به هم ریخت. دوباره ۶ هفته بعد یک دونده ی استرالیایی به نام « لاندی » این رکورد را یک ثانیه کاهش داد. از آن به بعد، بیش از ۱۰۰ دونده این رکورد را شکستند.

این جملات برای شما آشنا هستند؟

« من دوست داشتنی نیستم. من موفق نمی شوم. من توانایی مقابله با این مشکل را ندارم. پول به راحتی به دست نمی آید. دنیا محل ترسناکی است. مرد خوب پیدا نمی شود »

این ها نمونه ای از باورهای ذهنی ما هستند که همه روزه با آن ها زندگی می کنیم، مشورت می کنیم، تصمیم می گیریم، حرکت می کنیم و موفق می شویم یا نمی شویم. در این سلسله مقالات به دنبال راهی هستیم تا باورهای مان را بهتر و بهتر بشناسیم، سپس باورهای محدود کننده و ناکارآمد را حذف کنیم تا مانع موفقیت ما نشوند.

چرا باورها مهم هستند؟

به هر چیزی که اعتقاد داشته باشید آن چیز در زندگی شما خودش را نشان می دهد. در داستان قبل خواندیم که چطور باوری همگانی مبنی بر عدم توانایی انسان در دویدن یک مایل زیر ۴ دقیقه، تا مدت ها همه دونده ها را در چنگال خود اسیر کرده بود، اما چرا پس از اینکه یک نفر توانست خلاف این باور حرکت کند بقیه هم توانستند؟ زیرا باور « عدم توانایی انسان در دویدن یک مایل زیر ۴ دقیقه » در ذهن انسان ها شکسته شده بود. بنابراین، آیا واقعاً غیر ممکن ها فقط در ذهن ما غیرممکن هستند؟ آیا واقعاً ذهن همه چیز را کنترل می کند؟

باورها پایه های دنیای درونی شما را ایجاد می کنند و قوانینی را وضع می کنند که  مطابق آن با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنید. باور داشتن به چیزی به این معنی است که شما بدون هیچ دلیل و مدرکی و کاملا با اعتماد، واقعیت موضوعی را می پذیرید و هیچ شکی به ماهیت وجودی آن ندارید.

باورها دریافت شما از واقعیت را فیلتر می کنند و شما فقط مفهومی را از واقعیت « برداشت » می کنید که آن در ذهنتان باور دارید. باورها واقعیت را تحریف می کنند. هر باوری یک تعمیم از دنیای اطراف است و هر تعمیمی یک واقعیت تحریف شد است. سیستم باوری شما یکی از قوی ترین نیروهایی است که بر تصمیم شما ( نحوه ای که شما به اتفاقات زندگی واکنش نشان می دهید ) تأثیر می گذارد.

« چه فکر کنید که می توانید و چه فکر کنید که نمی توانید در هر دو صورت حق با شماست. » هنری فورد

باورها دقیقاً همان کاری را با شما می کنند که نخ های متصل به عروسک خیمه شب بازی با عروسک ها می کنند. البته این نخ ها فقط جهت حرکت و نوع حرکت عروسک را مشخص می کنند ولی باورها از این هم جلوتر می روند و دیدگاه ها و برداشت های شما از دنیای بیرون را تعیین می نمایند.

باورها چه هستند ؟

تعریف باور: باور یعنی فکری که زیاد تکرار شده

باور یعنی فکری که به روش های مختلف بار ها و بار ها در زندگی ما تکرار شده است .فکری که توسط خانواده ، دوستان ، معلمان ، مذهب ، فرهنگ و رسانه های اجتماعی مثل اینترنت ، تلویزیون ، اخبار ، روزنامه و . . . به تعداد زیاد در زندگی ما و در ذهن ما تکرار شده است . و ما با دیدن و خواندن و یا شنیدن و سایر حواس آنها را دریافت و درک کرده ایم. و فارق از درست و غلط بودنش آن را باور کرده ایم .

واقعیت این است که ما انسان ها با باورهای خودمون زندگی می کنیم . در حقیقت تمام افراد روی کره زمین در هر لحظه از زندگی خود یا دارند باور می سازند یا باورهای قبلی خودشون رو زندگی می کنند و هیچ چیز دیگری غیر از این نیست و تمام.

« به همین علت است که این همه می گوییم انسان همان باورهایش است و باورها یعنی همان انسان »

در واقع باورها اعتقاداتی هستند که در مورد خودتان، دنیای اطرافتان، رفتارها، توانمندی ها و شخصیت ها دارید. این اعتقادات عمیقاً در ناخودآگاه شما ریشه دوانده است و در همه ی زندگی شما، بدون اینکه از وجود آن ها اطلاعی داشته باشید، نقش مثبت یا منفی بازی می کنند.

باورها می توانند مخرب باشند مثل :

• من دوست داشتنی نیستم. این جمله اعتقادی در مورد خودتان است و تعیین می کند که در برخوردتان با بق یه چطور رفتار کنید.
• موفقیت مالی سخت به دست می آید. این جمله اعتقادی است که مشخص می کند اگر من سخت تلاش نکنم موفق نمی شوم.
• پول چیز بدی است. این جمله اعتقادی است که اگر آن را در درونتان داشته باشید، ناخودآگاه هرگز به سمت پول نمی روید.

البته باورها می توانند موثر هم باشند مثل :

• من موفق می شوم. این باور به شما کمک می کند حتی در خلال شکست ها و ناملایمات زندگی، به جلو حرکت کنید.
• دنیا جای امنی است. این باور به طور موثر می تواند تعاملات شما را با دنیا تغییر دهد و کمک کند که شادتر زندگی کنید.
• پول نتیجه خلق ارزش در زندگی است. این باور یک ماهیت پر انرژی و مؤثر از پول می سازد و به شما کمک می کند که جنبه های مؤثر پول را ببینید.

این ها تنها نمونه ای از چند باور در ناخودآگاه شماست.

ما احساس می کنیم که باورهایمان در مورد واقعیت درست است، پس حتی اگر خودآگاه فکر کنید که یکی از باورهای تان می تواند غلط یا خنده دار باشد اگر آن باور در ناخودآگاه شما حک شده باشد باز هم فرمان زندگی، احساسات و افکار شما به دست آن خواهد بود.

در نتیجه مهم نیست که به صورت آگاهانه اعتقاد داشته باشید که پول می تواند خوشبختی بیاورد یا با پول می توانید به دیگران کمک کنید و خودتان نیز زندگی خوبی داشته باشید، مهم این است که در ناخودآگاهتان در مورد پول چه فکری می کنید.

باورها با چه نام هایی شناخته می شوند؟

باورها به اسامی مختلفی شناخته می شوند. باور، اعتقاد، مانع درونی، سد، دیوار ذهنی، موانع ذهنی، سقف شیشه ایی،‌ دیوار شیشه ایی از جمله نام هایی است که روی باورها می گذارند.

سلامتی و تندرستی شما به باورهای شما ربط دارد. ارتباطات، ازدواج و عشق شما به باورهای شما ربط دارد. موفقیت مالی و شغلی شما به باورهای شما ربط دارد. خوشحالی، ناراحتی، افسردگی، رضایت و … همگی به باورهای شما ربط دارند.

پس اگر باورها همه ی زندگی شما را می سازند، از کجا بدانیم چه باورهایی داریم و چطور می توانیم باورهای غلط مان را عوض کنیم؟

این سوالی است که در این سلسله مقالات در پی پاسخ دادن به آن هستیم. پس لطفا با ما همراه باشید.

منبع: کتاب کارآگاه درون